پیچکَم

فقط میدونم که باید نوشت تا زندگی کرد

پیچکَم

فقط میدونم که باید نوشت تا زندگی کرد

۱ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «آرامش» ثبت شده است

  • ۰
  • ۰

تاثیر کربلا

دوستی داریم استاد برق دانشگاه دولتی.
می‌گفت زندگی به دو قسمت تقسیم میشه:
قبل رفتن کربلا و بعد رفتن کربلا.
قشنگ نقطه عطف است.
بعد که میری کربلا، مخصوصا اربعین، زندگی‌ت در دو حاله، یا مزمزه خاطرات کربلا یا نگرانی برای اینکه بازم قسمت میشه بری یا نه.
البته اینکه میگم کربلا، نه فقط کربلا، سامرا هم همین طور، آرامش عجیبی دارد که با چیز دیگری قابل جبران نیست.
من که هر بار میرم عراق، از ایران می‌گویند صورتت خوشگلتر میشه.
میدونید چرا؟
من که اهل آرایش نیستم اما وقتی روح آرام میشه چهره زیبا میشه.
بعضی‌ها این قدر پولدار هستند که هر شب جمعه هوایی میرند کربلا، البته توفیق هم هست، ما دلخوش به همون سالی یکی دو باریم.
امسال که درگیر تغییر کارم هستم و نمیتونم محرم برم، ولی آرزومه برای اربعین به شرط حیات و توفیق بتونم برم.
به این فکر میکنم برای منی که مهمونی و مسافرت در طول سال نمیرم، به خاطر ساعت کار طولانی امکان هییت رفتن را چند ماه درمیون دارم، عجیب نیست که تنها دلخوشیم اربعین باشد.
خلاصه روح هم باید نفس بکشه.