این قسمت:
وقتی فکر میکنی خیلی خوبی ولی افتضاحی و مزخرف.
وقتی در یک منطقه محدود، جمعیت زیادی میآید، خود به خود برق و آب زیاد مصرف میشود.
بعد یک عده هم اینجا را با خونه اشتباه میگیرند و میخواهند لباسها را ده دست با شوینده بشورند و آب بکشند.
وات د فاز
یک عده از همشهری هامون متاسفانه این قدر این کار را برای صبح تا ظهر انجام دادند که کلا آب قطع شد و یک عده در حمومها موندند. حتی آب برای یک وضو ساده نبود، چه برسه به دستشویی رفتن.
بهشون هم چند بار تذکر دادیم، گفتند حالا یک شستن بیشتر که نیست
حالا ما لباسهامون رو با آب خالی میشوریم سریع، که فقط عرق لباس گرفته بشه.
با اینکه خادم هستیم و امکانات داریم برای بشور و بساب، ولی انصاف نیست واقعا.
اون بزرگواران هم بعد دو روز تشریف بردند، البته در کمال ناباوری و واقعا با رفتنشون خوشحال شدیم
خادم موکب بغلی بودند. سال اولشون بود، یه طوری برخورد میکردند که انگار باید بهشون تعظیم کرد چون خادم هستند
روز اول با جا گرفتن و برخورد تندشون یک زائر با ناراحتی از موکب رفت و بعد برگشت و گفت ما به ستاد اربعین بابت رفتار نادرست با زوار شکایت میکنیم.
گفتیم ولله اینها از ما نیستند. آشپز موکب بغلی هستند و میآیند در اینجا میخوابند.
دوباره بحث شد،گفتم حق ندارید با زائر این طوری صحبت کنید که ناراحت شوند.
گفت چیه دو روز اومدید و میرید و حالا حرف میزنید.
گفتم خانم ما هستیم.
عصبانی و فاز مچ گیرانه گفت تا کی هستید؟
گفتم تا عصر روز اربعین.
حالا من کاملا آروم و دوستانه داشتم حرف میزدم.
شبش اومدند گفتند اره ما گردنمون پیش شما نازک ه و هر چی شما بگید
خلاصه این همشهریها قشنگ روی اعصابمون سورتمه رفتند و این قدر هم رفتارشان زشت بود که روم نشد بگم همشهری هستی و بدجور آبروریزی کردی
پ.ن
اربعین سفر چریکی ه
اگر بخوای وسواس بازی در بیاری دیوونه میشی و بقیه را هم به دردسر میاندازی.